مباهله، واقعه ای عظیم

چاپ

منبع

پدید آورنده : زهرا رضاییان، یک شنبه، 24 ذی حجه 1427

 

اشاره

جزئیات واقعه مباهله که بیش از یک ماه طول کشیده، برای نسل امروز ناشناخته است. مباهله، ماجرایی تاریخی است که در سال های آخر عمر پیامبر رخ داد و با نامه ای از سوی آن حضرت به مسیحیان آغاز شد. به دنبال آن، مسیحیان در مجلس عمومی خود، پیش گویی کتاب های آسمانی را درباره آن حضرت خواندند. سپس نمایندگان نجران به مدینه سفر کردند و پس از مناظره با پیامبر، محکوم شدند. آن گاه قرار شد میان آن حضرت و نجرانیان مباهله برگزار شود و دو طرف، اثبات حقانیت خود را به خدا واگذار کردند تا هر کدام حق را می داند و کتمان می کند، به عذاب الهی گرفتار شود. آیه قرآن نیز مبنی بر اجرای مباهله نازل شد و مقام باعظمت اهل بیت علیهم السلام را به همه فهمانید.

اصل مباهله

اصل مباهله آن است که دو نفر یا دو گروه پس از مناظره و استدلال در برابر یکدیگر، به نتیجه ای که مقبول دو طرف باشد، نرسند و هر یک ادعای کتمان عمدی حق را از سوی دیگری داشته باشد. آنها در این مرحله برای اثبات ادعای خود، مسئله را به خدا واگذار می کنند و هر یک از خدا می خواهد که اگر دیگری در ادعای خود به عمد دروغ می گوید و حق را دانسته، کتمان می کند، بی درنگ، عذاب را بر او نازل کند تا حق روشن شود. در چنین برنامه ای که دستوری الهی است، خداوند به سرعت پاسخ می دهد تا حجت را بر مردم تمام کند؛ چنان که در روزگار پیامبران، این مسئله بارها اتفاق افتاد و مخالفانشان با معجزه الهی دچار عذاب شدند و حق بر همه آشکار گردید.

مباهله، اعتقادی استوار

مباهله، آفتابی همچون غدیر بود که روزی طلوع کرد و برای همیشه چراغ راه شیعه در طول تاریخ شد. پس از نپذیرفتن مباهله از سوی مسیحیان نجران، دفتر مباهله هیچ گاه بسته نشد، بلکه اوراق پرافتخار آن فرا روی تاریخ گشوده ماند. با اینکه مباهله ای انجام نشد، ولی اعتقادی بلند به یادگارماند که صاحبان آن اهل بیت علیهم السلام بودند و استفاده از مفاهیم آن، درس فکری شیعه شد. در طول تاریخ، ازیک سو، اهل بیت علیهم السلام در مقاطع مختلف با ذکر این ماجرا و آیه مباهله، ناآگاهان مستضعف را هدایت و دشمنان مغرض را سرکوب کردند و از سوی دیگر، دشمنان در بین خود یا در مجالس عمومی و خصوصی به این فضیلت اهل بیت علیهم السلام اقرارکرده اند.

نتایج مباهله

اثبات حقانیت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

یکی از مهم ترین نتایج مباهله، اثبات حقانیت پیامبر است. اگر حضرت به حقانیت خود اطمینان و ایمان نداشت، هیچ گاه همراه عزیزترین افراد خانواده اش به میدان مباهله در نمی آمد. به همراه داشتن اهل بیت علیهم السلام در این جریان بدان معناست که پیامبر به راست گویی خود اطمینان و یقین کامل داشت. ازاین رو، با جرئتی خاص، عزیزترین و محبوب ترین کسان خود را در معرض هلاک قرار داد. وجود اهل بیت علیهم السلام در این جریان بزرگ، خود، دلیل محکمی بر اثبات حقانیت پیامبر است؛ چنان که اسقف اعظم نجرانیان نیز به این امر اشاره کرد.

وعده عذاب، دلیل حقانیت

پیامبر به انجام گرفتن مباهله اهتمام می ورزید و در عین حال به نجرانیان خبر داد که چنانچه با آن حضرت مباهله کنند، عذاب حق تعالی بر آنها نازل خواهد شد. اگر حضرت به حقیقت خویش یقین نداشت، هیچ گاه این گونه اصرار نمی کرد و اهتمام نمی ورزید.

جریان مباهله از دو نظر بر صحت و ثبوت نبوت پیامبردلالت دارد:

1. خبر دادن از عذاب الهی و ترساندن نجرانیان از آن، که اگر پیامبر بر نزول عذاب وثوق نداشت، با اصرار به انجام این کار، برای آشکار ساختن آن تلاش نمی کرد.

2. نجرانیان، حقیقت ادعای پیامبر را می دانستند، وگرنه از مباهله منصرف نمی گردیدند و حاضر به دادن جزیه و از دست دادن عزت و آبروی خود در میان اقوام گوناگون نصارا نمی شدند.

پیامبر موعود

خودداری نجرانیان از مباهله با حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، نشان از اعتقاد آنان به پیامبری حضرت دارد. اگر نصارا به پیامبر موعود بودن حضرت محمد صلی الله علیه و آله یقین نداشتند، از مباهله کردن خودداری نمی ورزیدند و همدیگر را از مباهله باز نمی داشتند. اگر آنها به بر حق بودن پیامبر علم نداشتند، نباید از نفرین آن حضرت و معدودی از اهل بیت او می ترسیدند و باید رتبه و مقام خویش را در میان قوم خود حفظ می کردند؛ چنان که برای حفظ شأن و مقام خود جنگ ها کردند. پس به طور طبیعی نباید ذلت و خواری جزیه دادن را برای خود هموار و شکست مفتضحانه را با جان و دل اختیار می کردند.

اثبات فرزندی حسنین علیهماالسلام

جریان مباهله، بیان کننده این است که حسنین علیهماالسلام ، فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده اند؛ زیرا حق تعالی در آیه مباهله، جمله «وَابنائنا» را ذکر کرده که به معنای «پسران ما» است و بر اساس نظر همه مسلمانان، هنگام نزول این آیه، پیامبر، پسری جز امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام نداشت. البته خداوند در قرآن کریم، عیسی علیه السلام را نیز از طرف مادر به حضرت ابراهیم علیه السلام منسوب کرد و بدین وسیله، به اثبات رساند که فرزندان دختر را نیز فرزند می گویند. ازاین رو، پیامبر نیز هنگامی که آیه مباهله نازل شد و حضرت در مقام مباهله برآمد، فرمود: «پسرانمان و پسرانتان را بیاوریم» و آن گاه امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را همراه خود در جریان مباهله شرکت داد.

اثبات فضیلت آل کسا علیهم السلام

واقعه مباهله، این مطلب را اثبات کرد که امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام پس از پیامبر، نزد خدا، شریف ترین آفریده ها و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله ، عزیزترین مردم بودند؛ چنان که برای تعیین «ابناء» و «نساء» و «انفس»، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و دستور آمد که پیامبر همراه امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام برای مباهله بیرون روند. همراه بردن آل کسا در جریان مباهله، به معنای آن است که آیه مباهله بر ثبوت فضیلت آل کسا دلالت دارد؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «این گروه که من آورده ام، نزد خدا، پس از من، گرامی ترین و عزیزترین خلقند».

اثبات برتری امام علی علیه السلام

در آیه مباهله، واژه «وانفسنا» در حقیقت بر این دلالت دارد که امام علی علیه السلام از همه پیامبران و اولیا و اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله برتر است؛ چون در حدیث مباهله، به جز امام، کسی نبود که مشمول آن عبارت باشد. پیامبر خدا به نجرانیان فرمود: «بیایید فرزندان و زنان و جانمان را دعوت کنیم که در میدان مباهله حاضر شوند»، در حالی که به جز امام علی علیه السلام ، کسی را همراه نیاورد. پس، امام علی علیه السلام پس از پیامبر، از همه برتر است. در جریان مباهله، هم زمان با ثابت شدن توحید الهی در برابر مسیحیان و نبوت پیامبر، خلافت امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز با نفس بودن آن حضرت در برابر پیامبر، ثابت گردید.

اتمام حجت های معصومان با مباهله

استدلال مقام عصمت با مباهله و اتمام حجت پیامبر به وسیله آن، در درجه اول، دلیلی است بر محتوای بلند علمی و یقینی بودن سند مباهله و در درجه دوم، از عمق مطالب قابل استخراج از باطن این ماجرا خبر می دهد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یک بار، امیرمؤمنان علی علیه السلام در ده مورد که نقاط حساسی از تاریخ غصب خلافت بوده است، امام حسن علیه السلام در دو مرتبه در برابرمعاویه؛ امام حسین علیه السلام در یک مورد در جمع صحابه در منا؛ امام باقر علیه السلام در سه مورد؛ امام صادق علیه السلام در سه مورد، امام کاظم علیه السلام در دو مورد، امام رضا علیه السلام در سه مورد در مناظره با مأموران و علمای مذاهب مختلف، امام هادی علیه السلام در یک مورد و امام حسن عسکری علیه السلام در یک مورد به ماجرای مباهله استدلال فرموده اند.

اتمام حجت اصحاب معصومان علیهم السلام

اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان شاهدان عینیِ ماجرای مباهله و فضیلت بزرگی که در آن روز برای اهل بیت علیهم السلام ثبت شده و نیز اصحاب ائمه علیهم السلام به عنوان عالمان نزدیک به مقام عصمت که حقایق را دقیق تر به دست آورده اند، حجتی بزرگ بر همه کسانی هستند که سخن آنان را می شنوند. از حُذَیْفه، جابر، ابن عباس، ابوسعید خِدری، ابن ابی سَلْمِه و دیگر اصحاب درباره مباهله مطالبی رسیده و یحیی بن یَعْمُر به وسیله مباهله، اتمام حجتی عظیم در برابر حجاج، حاکم ستمگر اموی کرده است، به گونه ای که این دشمن خون خوار شیعه، به مباهله و محتوای بلند آن اقرار کرد. البته باید دانست حجاج، یحیی را پس از محاکمه به تیغ جلاد سپرد.

این مناظره، اوج افتخار شیعه را می رساند که اسناد مطمئن اعتقاد خویش را در هر زمان و مکانی با رشادت، عرضه و سخن حق خویش را ثابت می کند.

اقرار دشمنان به مباهله

با آنکه دشمنان اهل بیت علیهم السلام هرگز حاضر به بیان فضیلت های ایشان نمی شوند، ولی در مواردی مانند مباهله، مسئله آن قدر روشن و قطعی است که بدان اقرار کرده اند. این موارد، اتمام حجت مهمی بر ضد خودشان است که بر یقین ما می افزاید. اعتراف سعد بن ابی وَقّاص، از سران جریان سقیفه که هیچ سابقه دوستی با اهل بیت علیهم السلام ندارند؛ اعتراف عبدالله بن عمر که سوابق بسیارناخوشایندی با خاندان پیامبراعظم صلی الله علیه و آله داشته است؛ اعتراف حسن بصری از کسانی که روزگار خود را با نفاق و دورویی گذراند؛ اعتراف شعبی که از دشمنان اهل بیت علیهم السلام است و در زمان حجاج می زیست و از هیچ اقدامی بر ضد اصحاب ائمه علیهم السلام فروگذار نکرد و اعتراف شهر بن خَوشَب از علمای مخالف شیعه که در این مخالفت پیشینه طولانی دارد، از جمله این اعتراف ها به شمار می آید.

عید مباهله

مباهله، روز جشن توحید و نبوت و امامت است. عیدی است که در غدیر امضای «رَضِیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دِینا» بر آن زده شد. روزی است که توحید آن گونه که خدا می خواست، جلوه گر شد و نبوت با سندهایی از کتاب های آسمانی به اثبات رسید و امامت با معرفی نفس رسول، کامل ترین جلوه خود را نشان داد. این پیوستگی توحید و نبوت و امامت، اعتقاد شیعه است و خط مستمری را تداعی می کند که ارتباط مستقیم بشر با خدایش در هیچ زمانی قطع نمی شود. از همین روست که شیعه، مباهله را روز خود می داند و هرساله خاطره آن را گرامی می دارد. مباهله، روز توحید و جشن نبوت و عید ولایت و برائت است که در طول تاریخ پیامبران، فقط یک بار با این شکوه مندی رخ داده است.

جشن روز مباهله

در روز مباهله، شایسته است شادی و سرور در چهره شیعیان نمایان باشد و افتخار کنند که در چنین روزی، یکی از دلایل ابدی حقانیت تشیع، با سند قرآنی آن در آیه مباهله به دنیای اسلام تقدیم شده است. در آراستن سیمای ظاهری و ارتباط دادن آن روز با اهل بیت علیهم السلام ، دستورهای زیر به ما داده شده است: غسل که به نیت روز مباهله انجام می گیرد و در احادیث و کتاب های فقهی تأکید خاصی بر آن گردیده است. پوشیدن لباس پاکیزه که دستور خاصی درباره آن داده شده است تا با پوشش پاکیزه، جلوه عید و سرور درچهره ها دیده شود. عطرزدن نیز، جشن و شادی را هرچه بیشتر تداعی می کند.