• آیه مباهله
  • آیه مباهله

وقتى اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) به خلافت رسيد و به عراق آمد، اسقف نجران خدمت حضرت آمد. همراه او نوشته‌‌اى بود كه آن را در پارچه‏‌اى سرخ پيچيده آورد و عرض كرد: «يا اميرالمؤمنين، از شما مى‏ خواهم دست خطى بنويسى و با زبان شفاعتى‏ در باره ما بنمايى»، و منظور او اين بود كه ما را به سرزمين خودمان بازگردانى.

اميرالمؤمنين (عليه‏ السلام) قبول نكرد كه آنان را بازگرداند و به آنان فهمانيد كه به قدرى مردم نسبت به عمر تعصب دارند كه تغيير در بدعت‌هاى او را بهانه‌‌اى براى فتنه قرار مى‏ دهند، و لذا فعلاً اقدام به چنين مسئله‏‌اى امكان ندارد. سپس حضرت اين نوشته را براى آنان به عنوان سندى از جانشين اصلى پيامبر (صلى‏ الله‏ عليه‏ و ‏آله) نوشت:

مأمون به امام رضا (عليه‏ السلام) عرض كرد: بزرگترين فضيلت اميرالمؤمنين علی (عليه‏ السلام) را كه قرآن بر آن دلالت دارد، به من خبر ده.

حضرت فرمود: فضيلتى كه در مباهله است. پيامبر (صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله) حسن و حسين (عليهماالسلام) را فرا خواند كه به حُكم قرآن پسران او حساب شدند، و فاطمه (عليهاالسلام) را فرا خواند كه آن حضرت مصداق زنانِ مذكورِ او در آيه حساب شد. سپس اميرالمؤمنين (عليه‏ السلام) را فرا خواند كه به حكم خداى عزوجل، نفس پيامبر (صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) قرار داده شد.

صفحه 8 از 8

logo-samandehi تارنمای اختصاصی موضوع مباهله
مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت مباهله
تمامی حقوق برای مؤلفین و دست اندرکاران محفوظ است.
استفاده از محتوای تارنما، با ذکر منبع بلامانع است.