کوتاه در مورد مباهله

چاپ

منبع

بعد از فتح مكه و غزواتى كه در پى آن انجام گرفت ، اسلام انتشار يافت و قدرت آن افزايش پيدا نمود ؛ بدين جهت گروههايى از سراسر نقاط به مدينه مى آمدند و گروهى مسلمان مى شدند و گروهى نيز امان مى گرفتند تا به سوى قوم خود رفته با آنان مشورت نمايند.

يكى از گروههايى كه براى كسب اطلاع و آگاهى از اسلام به مدينه آمد ، سى تن از مسيحيان نجران بودند كه رهبرشان ابو حارثه اسقف نجران بود. آنان در هنگام نماز عصر وارد مدينه شدند. پس از اداء نماز ، رسول اكرم صلى الله عليه و آله به آنان رو نمود و با ايشان گفتگو كرد. تا اينكه درباره حضرت عيسى از ايشان سؤال كردند ؛ فرمود: او بنده و رسول خداست . گفتند: آيا فرزندى بدون پدر متولد مى شود؟ رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله اين آيه را قرائت فرمود:

ان مثل عيسى عند الله كمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون (آل عمران : 60)

(داستان عيسى نزد خدا مانند داستان آدم است كه خدا او را از خاك خلق كرد و سپس فرمان داد: باش و او بيدرنگ وجود يافت .)

مناظره به طول انجاميد و آنان لجاجت مى كردند. خداوند اين آيه را نازل فرمود:

فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فغقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبين . (آل عمران : 62)

(پس هر كس با تو در آن امر مجادله كند - بعد از آنچه از علم به سوى تو آمده است - پس بگو بياييد پسران و زنان و جانهاى خود را فرا خوانيم ؛ سپس تضرع كرده دعا كنيم و لعنت خداوند را بر هر كه دروغگوست قرار دهيم .)

پس از نزول اين آيه قرار شد روز ديگر با يكديگر مباهله كنند. ابوحارثه به يارانش گفت : اگر فردا محمد صلى الله عليه و آله فرزندان و اهل بيت خود را آورد ، از مباهله بهراسيد و اگر با اصحاب و پيروانش آمد از آن پروا نكنيد.

بامداد روز بعد رسول خدا صلى الله عليه و آله به خانه اميرالمؤمنين عليه السلام آمد. دست حسنين عليهما السلام را گرفت و امير مؤمنان على عليه السلام در پيش روى ايشان و حضرت زهرا سلام الله عليها پشت سر ايشان براى مباهله از مدينه خارج شدند. ترسايان از مباهله به هراس ‍ آمدند. يكى از آنان گفت : من چهره هايى را مى بينم كه اگر از خدا سؤال كنند كه كوهى را از جاى خود بركند تحقيقا بركنده خواهد شد ؛ مباهله نكنيد كه يك نصرانى روى زمين باقى نخواهد ماند.

ابوحارثه نزد آن حضرت آمد و گفت : اى ابوالقاسم ! از مباهله با ما درگذر و با ما بر آنچه قدرت داشته باشيم مصالحه كن . بر اين صلح شد كه هر سال هشتاد هزار درهم بدهند.

زمخشرى و ديگر عالمان غير شيعى از عايشه روايت كرده اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز مباهله بيرون آمد و عبايى از موى سياه پوشيده بود. آنگاه حسنين و حضرت زهرا و اميرالمؤمنين عليهم السلام را در زير عبا داخل كرد و آيه 34 سوره احزاب را خواند:

انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.

(خداوند اراده نموده است كه پليدى را از شما خاندان دور كند و شما را پاكيزه گرداند.)

زمخشرى و فخر رازى و بيضاوى و بسيارى از سنيان گواهى داده اند كه به دليل مباهله ، اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و فرزندان آنها عليهم السلام بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله از تمامى اهل روى زمين بهترند و نيز روشن مى گردد كه حسنين عليهما السلام به حكم «ابناءنا» فرزندان پيامبرند و چون نفس پيامبر ، اشرف موجودات است ، اميرالمؤمنين عليه السلام به حكم «انفسنا» از ساير انبياء و اصحاب اشرف است .