یک یادگار، یک افتخار
روز ۲۴ ذی الحجه روز بسیار مبارکی است. اعمال خیلی خوبی دارد که در کتب ادعیه ذکر شده است. ازجمله: روزه، غسل و اعمال دیگر. مهمترین رویداد دیگر، نزول آیه ولایت در خصوص امیرالمومنین (علیه السلام) است.
مباهله یعنی وقتی دو نفر با هم بر سر یک موضوع اختلاف نظر دارند و هر یک ادعا می کند که حق با اوست، برای حل مسئله باید هر یک از دو طرف بگوید: لعنت خداوند بر من اگر دروغ بگویم.
مسئله ی حق و باطل است که خداوند به رسول خدا دستور می دهد: تو دعوت به مباهله کن. پس مباهله یعنی نفرین تمام. یا شما راست می گویید یا ما راست می گوییم. لعنت و عذاب خدا شامل کسی می شود که دروغ بگوید. «فَنَجعَل لَعنَةَ اللهِ عَلَی الکاذِبِین= لعنت خدا را بر دروغگو قرار می دهیم».
آمد،ندا،که ای محمد،ای رسول حق
روسوی دشمنان خدایت به امرحق
گو من می آیم وخاندانم به سویتان
آییدتا"ثم نبتهل"کنیم مابه امرحق
نجران به لرزه افتادازدعوت رسول
غافل، که دعوت نموده پیمبربه امرحق
فرارسیدسرانجام موعدمباهله
نبی وخانواده همه تسلیم، به امرحق
امر نُبی است بهر نَبی، میر مسلمین
روز عظیم و عزّت خیرالوَراست این
آورده چار یار و خود این یار راستین
یعنی گواه عاشق صادق در آستین
هستی شده است چشم که بیند مباهله
کاملترین رسیده و آورده تکمله
شاعر نیامده است که دیوان نشان دهد
ساحر نبوده است که ثُعبان نشان دهد
آمد به خارزار، گلستان نشان دهد
با مصحفش تکامل انسان نشان دهد
زین مرد اُسوه، حق به یقین خوبتر نداشت
محبوبتر نداشت و مجذوبتر نداشت
مردی رسد که چشم فضیلت به راه اوست
لبریز از فروغ هدایت نگاه اوست
یوسف در آرزوی فتادن به چاه اوست
چکیده
آیه مباهله از جمله آیاتی است که بر فضیلت و عظمت اصحاب کساء دلالت داشته و در منابع فریقین روایات متعددی در این زمینه نقل شده است که محدثان، مفسران و دانشمندان مذاهب اسلامی، بر دلالت آنها بر جایگاه ویژه اصحاب کساء و اختصاص آیه مباهله به آنان اذعان کردهاند. با وجود اینکه میتوان دلالت آیه مباهله و شأن نزول آن را بر فضیلت و عظمت اهل بیت (ع) میان مذاهب اسلامی محل اتفاق دانست، اما در این بین، مؤلفان المنار با انکار روایات دالِ بر اختصاص این آیه به اصحاب کساء، و با استناد به روایتی از ابنعساکر، آیه را به افراد دیگری نیز ارتباط دادهاند. در این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی روایات دالّ بر ارتباط آیه با اصحاب کساء را، از منابع معتبر اهل سنّت و شیعه نقل میکنیم و سخن بزرگان اهل تسنن در دلالت آیه مباهله و روایات مرتبط با آن بر فضایل اصحاب کساء را بیان میکنیم و سپس دیدگاه و ادعای مؤلفان المنار تبیین، بررسی و نقد میشود.
[سورة آل عمران (3): الآيات 61 الى 63]
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ (61) إِنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (62) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ (63)
بيان
قوله تعالى: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ، الفاء للتفريع، و هو تفريع المباهلة على التعليم الإلهي بالبيان البالغ في أمر عيسى بن مريم ع مع ما أكده في ختمه بقوله: الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ. و الضمير في قوله: فِيهِ راجع إلى عيسى أو إلى الحق المذكور في الآية السابقة.
و قد كان البيان السابق منه تعالى مع كونه بيانا إلهيا لا يرتاب فيه مشتملا على البرهان الساطع الذي يدل عليه قوله: إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ الآية، فالعلم الحاصل فيه علم من جهة البرهان أيضا، و لذلك كان يشمل أثره رسول الله ص و غيره من كل سامع فلو فرض تردد من نفس السامع المحاج من جهة كون البيان وحيا إلهيا لم يجز الارتياب فيه من جهة كونه برهانا يناله العقل السليم، و لعله لذلك قيل: من بعد ما جاءك من العلم و لم يقل: من بعد ما بيناه لهم.
و هاهنا نكتة أخرى و هي أن في تذكيره ص بالعلم تطييبا لنفسه الشريفة أنه غالب بإذن الله، و أن ربه ناصره و غير خاذله البتة.
شنبه، 21 آذر ماه، 1388
«ندع أبنائنا وأبنائكم ونسائنا ونسائكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبين»
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان عزیز و گرامی.
امروز مصادف است با روز بزرگ (مباهله) روز پيروزي بزرگ اسلام. بر آن شدیم تا در فضایی منطقی و استدلالی این مقوله را بررسی کنیم.
مباهله چیست؟
ادامه مطلب...