برنامه سعادت ترجمه اى از آقاى سيد محمد باقر شهيدى گلپايگانى، بر كتاب «كشف المحجة لثمرة المهجة» كه سيد بن طاووس به عنوان وصيت به فرزند خود تأليف نموده است و نام ديگرى هم براى اين كتاب اختيار كرده است (اسعاد ثمرة الفؤاد على سعادة الدنيا و المعاد)، چنانچه خود در فصل «13» از همين كتاب خطاب به فرزند خود مى فرمايد: اگر بخواهى آن را «اسعاد ثمرة الفؤاد على سعادة الدنيا و المعاد» بنام و اگر مى خواهى آن را «كشف المحجة با كف الحجة» بنام.
در فصل هفتاد و سه چنین آمده است:
و آنچه خداوند جل جلاله از نصوص صحيحۀ صريحۀ بر امامت پدرت على بن ابى طالب و عترت طاهرين او عليهم السلام بدست من در كتاب (طرائف) واضح و روشن فرموده بقدريست كه بمراجعه آن مطلب بر احدى مخفى نماند، اگر از اهل استقامت و راستى بوده باشند.
مثل قول جدت محمد صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم كه بالاى منابر و على رؤس الاشهاد فرموده است: همانا من بشرم، و مرگم نزديك شده است، همانا من دو چيز گرانبها در ميان شما ميگذارم، كتاب خدا و عترت خود اهل بيتم، خدا را در اهل بيتم بياد شما مىآورم، خدا را در اهل بيتم بياد شما مىآورم، خدا را در اهل بيتم بياد شما مىآورم.
و اهل بيت حضرتش در آن زمان نبودند مگر آنان كه خداوند در قرآن معين فرموده و وصفشان را ذكر نموده است؛ و فرموده است: إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً (سورۀ احزاب ( ٣٣ ) آيه ٣٣ يعنى جز اين نيست كه ميخواهد خدا كه ببرد از شما اهل بيت پليدى و بدى را و پاك گرداند شما را پاك كردنى) كه پس از نزول اين آيۀ شريفه جدت محمد صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم پدرت على و مادرت فاطمه سيدۀ نساء عالمين و پدرت حسن و عمويت حسين را كه نيز جد تو است از طرف مادرت ام كلثوم دختر زين العابدين سلام اللّٰه عليهم اجمعين جمع نموده و فرمود: اينان اهل بيت من هستند، و براى مخالفين عذرى باقى نگذاشت.
و قضيۀ روز مباهله حجتى است كافى و دليلى است وافى براى سلف طاهرين تو، هم بر عليه مخالفين و هم بر له موافقين و پيروان ايشان عليهم السلام، و اين روز در نظر جدت محمد سيد المرسلين صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم از بزرگترين روزها است، و از معجزات باهرات آن حضرت است، كه در آن روز حجت را براى حاضرين و كسانى كه اين خبر بآنها برسد تا روز قيامت واضح و آشكار فرمود.
پس هر كس اين امور را بداند عدد ائمه اثنى عشرا را بطور يقين دانسته است، آيا اقتضاى كمال صفات حضرت رب العالمين، و كمال صفات افضل اولين و آخرين حضرت رسول رب العالمين اينست كه نائب و خليفه ايشان اشخاص غير كامل و افراد غير معصوم بوده باشند، در حالتى كه غرض از نصب امام و خليفه اينست كه اسرار الهى و شريعت و دين را حفظ نمايند، و در امور دنيا و آخرت با دوام و استمرار و بدون سستى و تهاون قيام نمايند.